-
یک سینه حرف هست،ولی نقطه چین بس است...
- حامد عسکری .
-
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کنددیوانه کنی هر دو جهانش بدهی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کندمولانا
-
خورشیدی در جانِ تو پنهان است! دریا از یادِ تو؛ پریشان است
️ -
گفته بودم چو بیایی غمِ دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی-سعدی
-
به خود گفتم دل از اندیشهٔ دیدار بردارم
تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارمنباید مینوشتم پاسخ آن نامه را اما
نشد از دستخط دوست یکدم چشم بردارمنوشتم هرچه از هم دورتر، آسودهتر اما
کسی در گوش من میگفت من دلتنگِ دیدارمکسی از دور میآید به جنگِ عقل و میترسم
مبادا عشق باشد اینکه میآید به پیکارماگر شبهای دلتنگی نمیآیم به دیدارت
نمیخواهم تو را با گریههای خود بیازارم -
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بیتو خستهایم تو بیما چگونهای؟
مولانا
ای مونس روزگار! چونی بی من؟
ای همدم غمگسار! چونی بی من؟جناب مولانا به زبان دگر
-
گشته خیال همنشین با عاشقان آتشین
غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم مامولانا