-
یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه
آقا من سه روز بهش آب می دادم
روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت
یه سینی با چاقو برداشت
شروع کرد به قاچ کردن گلدون
اونجا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!
•
-
به یارو میگم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک ؟
میگه باید بپرسی !
بهش گفتم به نظرت الان دارم آفتاب بالانس می زنم ؟ -
یه دوش اب گرم
یه چای خوشرنگ
یه موزیک ملایم
.
.
من امتحان کردم فایده نداره
پول خوبه پوووول ^_^ -
دختر كه باشي ، مرهم مادر ميشي، عزيزه پدر ميشي ، راز داره برادر ميشي،
نفس شوهر ميشي ،
اي جاااااان ذوق نكن
.
عمه ميشي كلاً به فنا ميري -
-
شوهر چگونه موجودی است؟
شوهر فعلا موجود نیست!
بیخود دلتونو صابون نزنید
یه دونه پیرمرد ته انبار مونده..!
فاکتور کنم؟
•
-
بخند تا دنیا به روت بخنده
واقعا تاپیک خوبیه
ممنون از
سجاد96
که این تاپیک رو زد -
مادرم فکر کرده کاکتوس سالی یک استکان بیشتر آب نمیخواد...
امروز کاکتوسه گفت داداش یک لحظه بیا، اینجا کربلاس؟
یک لیوان آب بیار مُردیم از تشنگی کولرم که بابات خاموش کرده -
دختر: تو خجالت نمیکشی افتادی دنبال من؟ پسر: یعنی برگردم؟
دختر: نه، زود تر شماره بده می ترسم بری دنبال یکی دیگه -
سوالات رایج مربوط به موبایل:
سال ۷۶ : آنتن دهی ش چطوره؟
سال ۷۹ : چقدر شارژ نگه میداره؟
سال ۸۲ : دوربینم داره؟
سال ۸۵ : دوربینش چند مگا پیکسله؟
صداش چطوره؟
سال ۸۸ : تاچه؟یا از این معمولیاس؟
سال ۹۱ : اندرویده؟
. .
سال ۹۴ : هوشمنده؟ یا معمولیه؟
سال ۹۷ : اخلاقش چطوره؟!
سال ۱۴۰۰: درکت میکـنــه ؟! یا نه؟
سال ۱۴۰۳: به اندازۀ کافی بهت توجه میکنـه؟
یا میخوای باهاش به هم بزنی؟
والا…! -
خدایا به هر کس که دوست میداری بیاموز که تابستان از زمستان گرم تر است
و به هر کس که بیشتر دوست میداری بفهمان که اودکلن کار حمام را نمیکند -
نصیحت یه شوهر به زنش
هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…
بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره -
لذت بردن یعنی اینکه بری مهمونی، دخترشون برات شربت بیاره
آروم بگی :خودتون درست کردین؟؟ اونم با عشوه بگه : بله نوش جان
تو بگی : پس نمی خورم ، مرسی ! -
-
سر تو ۵ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: منم دوست دارم عزیزم
پسر تو ۱۶ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: برو پی کارت پول ندارم!
پسر تو ۲۵ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: حالا بگو کی هست! کجا میشینه! کجا دیدیش؟
. -
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ۱۱۸
ﮔﻔﺘﻢ : ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺭﻭ ﻟﻄﻒ ﮐﻨﯿﺩ
ﺍﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩ
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﮕﯿﺪﯾﻢ
ﯾﮑﯽ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺍﺑﯽ
ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ؟|: -
بعضی وقتا تو خیابون دیدید خانمه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساک بچه، اون وقت شوهرش عینه خاک انداز کنارش راه میره!
یعنی اگه من پسر بودم چنان حالی از این خاک اندازا میگرفتم که دیگه جنس مذکر و زیر سوال نبرن!!!!!والا جدی گفتم! -
خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کله ی هم .
بابام به مامانم میگه : اینا رو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن !
مامانم هم با دست منو نشون میده میگه : اینم هم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب میبرن !!!