درسته؟!
-
به حال خود نبودن کنایه از چیه؟!
توی سایت ها کنایه از آرامش نداشتنه
ولی معقول نیست این عبارت برای جمله بالا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@دوازدهم -
سپیده_علوی
سلام.
واللا این معنایی که گفتی اشتباه نیست. ولی خب اگه متنی هم داره بفرستی، راحتتر میتونیم کمکت کنیم.
ولی در کل یه چیزی توی همین مایههاس.
آرامش نداشتن، توی حالت درست نبودن، بیقراری و از این موارد. -
danial hosseiny در درسته؟! گفته است:
سلام.
واللا این معنایی که گفتی اشتباه نیست. ولی خب اگه متنی هم داره بفرستی، راحتتر میتونیم کمکت کنیم.
ولی در کل یه چیزی توی همین مایههاس.
آرامش نداشتن، توی حالت درست نبودن، بیقراری و از این موارد.
احتمالا منظورشون این بخش از درس یازدهم فارسی3 هست -
ناهشیار بودن
علاوه بر مواردی که دوستان گفتن -
Saudade 19 0
واللا اگه یه متن همینجوری بود، میشد بگم حتی به مستی اشاره داره =)))
ولی درسو که خوندم الآن، بیشتر کنایه از این داره که «فکرت درگیر بود.»، «آروم و قرار نداشتی».
احتمالا داری خیلی «با اضطراب و استرس» داخل معنی نگاه میکنی. اون وجههٔ اضطراب و استرس توش نیست. -
danial hosseiny در درسته؟! گفته است:
واللا اگه یه متن همینجوری بود، میشد بگم حتی به مستی اشاره داره =)))
ولی درسو که خوندم الآن، بیشتر کنایه از این داره که «فکرت درگیر بود.»، «آروم و قرار نداشتی».
احتمالا داری خیلی «با اضطراب و استرس» داخل معنی نگاه میکنی. اون وجههٔ اضطراب و استرس توش نیست.من خودم تو جمله کنایه نمیبینم
بنظرم صرفا میگه تو حالی نیستی که همیشه بودی -
Saudade 19 0 احتمالا منظورش همون حالت مستغرق شدن، حالت عارفانه و اینا نیست در راز و نیاز و فلان؟ کنایه.
Saudade 19 0 در درسته؟! گفته است:
بنظرم صرفا میگه تو حالی نیستی که همیشه بودی
اندکی مخالفت میورزم ولیکن چون متن این درس زیاد هم ادبی نیست برا همون شاید حرف شمام درست باشه
-
Saudade 19 0 در درسته؟! گفته است:
نویسنده روشن سخن میگه
اره دقیقا همون
یجا که تو درس میگه نمیدونم سجده بهترین حالتی بود که میتوانست مرا با سطح خاک یکسان کند و دیده نشم و فلان
اگه فقط همین بند رو بدن حقیقتا آدم به این فکر میافته که داره درمورد فروتنی و تواضع و عرفان و اینا حرف میزنه و کنایس ولی تو متن دقیقا منظورش دراز کشیدن و قایم شدنه خدایا
شایدم من اینطور برداشت میکنم -
البته الان که فکر میکنم کمی با مفهومِ کنایی جمله ارتباط میگیرم
مثلا وقتی میگیم طرف رو به حال خودش بذار...یعنی مزاحمش نشو بذار آرامش داشته باشه
یعنی در حال خود بودن میتونه مفهومِ آرامش رو برسونه
و نقطۀ مقابل اون بی قراری
در اینجا هم میتونه منظور بی قراری فکری باشه...چیزی ذهنش رو درگیر کرده که نمیتونه به چیزای عادی فکر کنه، که مثلا راوی اون وقت شب چیکار میکرده اونجا
شاید از لحاظ فنی بشه کنایه ای پیدا کرد اما از لحاظ حسی سخن بسیار صریح هست -
Saudade 19 0
بله درسته عبارت توی همین پاراگرافه -
پس با این اوصاف میشه گفت
کنایه از بی قراری / مشغله ذهنی و درگیری / هشیار نبودن -
Saudade 19 0
به هر حال وقتی عبارت معنای دیگری هم داره و معنی درستتری هم هست و توضیحش میده، کنایهست.
«توی حالی که همیشه هستی نبودی» که خودت میگی هم به خاطر معنایی که باز پشت عبارت هست برات معنی داره. این خودش ذات کنایهس. -
Saudade 19 0
danial hosseiny
DexterMoreRight
Hesar
ممنون از همگی