حال و روز این روزا
-
بعضی ها اینقدر خوندن و خوندن و خوندن که الان حالشون بده،
یا خسته شدن
و یا هم نتیجه نگرفتن
یعنی گل لگد کردن،و بعضی ها هم از نخوندن پشتشون باد خورده
و بعضی دیگه هم از اول ویلون و سیلون و سرگردون بودن و هنوز هم نفهمیدن کجان و با خودشون و بقیه چند چندن.
یه عده هم احساس میکنن موتور پر قدرتشون خیلی بیش تر از اینها که الان هست کشش داره و باید بجنبن.
گل لگد کن ها باید همون قدر که پاچه ها رو ورمالیدن و رفتن وسط کاهگل، همون طور هم باید جرات تغییر داشته باشن و ظریف کاری رو هم بیارن تو کار. اگر ایراد توی یادگیری دارن باید مایه درسی و برنامه درست تری داشته باشن و اگه تو آزمون، عملکرد خوبی ندارن باید معلوم بشه استرس آزمون دارن یا مشکل سرعت دارن و یا هم هزار تا یای دیگه.
ویلونی ها، فیلسوفای خسته اند که نمیدونن چرا باید درس بخونن، یا هم سوء سابقه دارن و قبلا درس ها رو پایه ای و درست نخوندن و الان ناامیدهای سرگردونن. این ها رو مشاور با یه عرض از مبداء جدید و با یه شیب مناسب سعی میکنه به طول و عرض نقطه مطلوب برسونه.پشت باد خورده ها هم ازقبیله "حسش نیست" اند. انگیزه رو باید توی این جماعت زنده کرد و به زغال گر گرفتشون فوتی کرد و دمید و زغال های سرخ دیگه رو نشونشون داد که میشه برادر، ممکنه خواهر.
هستند، داریم، بله داریم عزیزایی که تو بعضی از درس ها و مباحث در سطح کنکور افتادن به جون سوال ها و از مرحله سی سی یو و آی سی یو دراومدن، اما هنوز در سطح آزمایشگاهن. اینا باید زوم کنن روی مراحل سنگین تر و کمی جلوتر و سخت تر از کنکور تست بزنن. توی مانور اساسی عرق بریزن تا توی صحنه واقعی کم نیارن. باید برن برای تموم کردن عمومی ها و دادن آزمون جامع عمومی و جمع بندی و عیب یابی.
قوی های گل لگد کن نیاز دارن یکی پیدا بشه و بگه بجای این که روی شیب کوه چارچنگول شمال و جنوبشون رو گم کنن، به مسیر دقت کنن، این بغل گردنه هایی هست که با همون تلاش و یه کم دقت میشه رد شد و رسید به اون ور.
بازار کنکور گرمه و هرکس از گوشه ی حجره اش سر بیرون آورده وداد میزنه که جنسی که تو می خوای توی دکان منه، پیش منه، دوای دردت توی خورجین منه، آمپول کنکور دست منه، قرص موفقیت توی جیب منه، بدو که جا نمونی. تو هم عین مرغ پر کنده موندی که سراغ کی بری کجا بری، کی جنسش اصله و کی تقلبی. نتیجه این که خیلی از رفقای کنکوری این دم آخری، لب کنکور، جونشون به لب رسیده.
آرامش و نظم فکری قبل از هر چیز مهمترین نیاز کسی هست که یازده سال راه رو کوبیده و اومده و این ایستگاه آخری میترسه به موقع نرسه و از قطار زندگی جا بمونه و مجبور بشه صد و ده سال دیگه رو پیاده گز کنه.
این که بدونی بقچه ای از سواد که با خودت تا اینجا آوردی چه قدر به کار میاد و این سه ماه باقی مونده چند تا بقچه رو چه جوری باید جور کنی مسئله ایه که اگه حل بشه میتونه قدم های تو رو برای حرکت محکم تر بکنه و یه آرامشی به فکر و روانت بده و روانشاد بشی.با این حساب پس من یه برنامه لازم دارم و برای این که این برنامه درست باشه باید بفهمم که کجای کار هستم و از کجا باید ادامه بدم، پایه بخونم یا پیش، تخصصی یا عمومی، درس رو بخونم یا دیگه باید تست زد، امتحان جامع بدم یا درسا رو تک تک از خودم آزمون بگیرم.
همین!یک سوم از مسیر نهایی مونده و میشه بهترین تصمیمات عمر رو توی همین فاصله جمع کرد و مسائلی که ممکنه شصت سال بعد بهش فکر کنی رو همین حالا حل کرد.
حال خودت تا حالا حتما دستت اومده. آیا آدمی هستی که از روی برنامه ای که دیگه حالا دقیق چیدی بشینی و عین یه بچه سربه راه درس بخونی و یه مشورتی هم این وسطا از مشاورت بگیری و بری جلو؟یا نه حتما یکی باید مراقبت باشه که فنرت یهو در نره و فیل امروزت یاد هندوستان دیروزت نکنه؟
اگه اونی باشی که اول گفتم، فیلم های درسی و کامل آلا روی سایت در دسترسه و همچنان در حال به روز شدن.
و اگه نه، از اون دومی ها هستی که حتما باید چشم تو چشم یکی باشی که حواسش شیش دنگ به تو و درس خوندنت و خواب و خوراکت و تفریحاتت باشه
@alaa_sanatisharif -
امیدواریم که جواب خیلی از سوال ها رو تو متن بالا داده باشیم، باز اگر سوالی بود، آلاء در خدمت شماست.
فقط در نظر داشته باشید که آلاء خدمات مشاوره فردی و خدمات حضوری از قبیل کلاس و آموزشگاه کنکور #ندارد.
سوالات پر تکراری که در کامنت های اینستاگرام را می بینیم به صورت عمومی پاسخ می دیم.پ ن: توجه داشته باشید تنها موردی که آلاء مشاوره فرد به فرد میده تو پانسیون مطالعاتی شریف هست که یک روز در میون بچه ها مشاوره فردی خواهن داشت