درک کردن
-
MaryaM._.sh نمیگم منم مثه توام
یکم شرایطت سخت تره
ولی تفریح منم خارج از خونه همون مدرسه بود ک تموم شد
اینستا هم اگ داشتم بواسطه ی عمو و بقیه و فامیل باور کن حتی از سایه ی خودم میزاشتم حرف درست میشد
سر عکس یه ناخن شکسته ی بدون لاک داستان شد
ک اصلا چیزی نبود
چرا؟ چون همیشه حرف حرفه اونا بوده و آدم معقولی بودم
و مطابق میل اونا بودم -
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh نمیگم منم مثه توام
یکم شرایطت سخت تره
ولی تفریح منم خارج از خونه همون مدرسه بود ک تموم شد
اینستا هم اگ داشتم بواسطه ی عمو و بقیه و فامیل باور کن حتی از سایه ی خودم میزاشتم حرف درست میشد
سر عکس یه ناخن شکسته ی بدون لاک داستان شد
ک اصلا چیزی نبود
چرا؟ چون همیشه حرف حرفه اونا بوده و آدم معقولی بودم
و مطابق میل اونا بودم
دقیقا اشتباه بود دختر خوب بودن کاملا اشتباه بود
هرچند من دختر خوبی نبودم کلا(ولی ب ظاهر خیلی خوب بودم)
اما حس میکنم وقتشه تمومش کنم -
MaryaM._.sh در درک کردن گفته است:
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh میدونی بنظرم بعضی وقتا انقدر ک خودمون نیستیم فک میکنن ک وظیفمونه اونیکه اونا میخوان باشیم
نمیبینن ک خیلی از کارایی ک میکنیم یا خیلی از کارایی ک ازش صرف نظر میکنیم بخاطر اونااست و عقایدشون و حرف و بقول خودشون آبروشوندقیقا
بنظرم الان طی یه جرو بحث یا مشکل پیش اومده دلخوری
باید بزاری زمان بگذره یکم اروم شی بعد تصمیم بگیری -
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh در درک کردن گفته است:
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh میدونی بنظرم بعضی وقتا انقدر ک خودمون نیستیم فک میکنن ک وظیفمونه اونیکه اونا میخوان باشیم
نمیبینن ک خیلی از کارایی ک میکنیم یا خیلی از کارایی ک ازش صرف نظر میکنیم بخاطر اونااست و عقایدشون و حرف و بقول خودشون آبروشوندقیقا
بنظرم الان طی یه جرو بحث یا مشکل پیش اومده دلخوری
باید بزاری زمان بگذره یکم اروم شی بعد تصمیم بگیریمتاسفانه الانم نمیتونم تصمیم رو تک نفره بگیرم
و فقط میخوام بذارنم ب حال خودم
و امشب میخوام تموم کنم
و مشکل بزرگ تر پدر ومادر من واسه بقیه زندگی کردن همیشه خدا -
MaryaM._.sh امشب چیو تموم کنی؟
چرا نمیتونی تک نفره تصمیم بگیری؟ -
nazi.salehi تقرییا تمام حرفام بزنم و دیگه اجازه دخالت ندم ب کسی
چون اقوام دور هم واسه من تصمیم میگیره️
برادرم و کسی ک بهش علاقه دارم دو نفری هستن ک خیلی دوسشون دارم و مجبورم توخونه بمونم -
MaryaM._.sh اونا دست خودشون نیست
از اول با این افکار زندگی کردن
خیلی چیزا که الان عیب نیست و عیب میدونن
پدر مادر منم تقریبا همینجورین
توی اختمونی زندگی میکنیم ک اوناییکه میان بعده چن سال هنوز منو نمیشناسن
من ناراحت نیستم از این قضیه
تو محل هرچی کمتر تو دید باشه ادم بهتره
ولی مشکل همون درک نکردن پدر مادراس ک گاهی زیاده روی میشه -
MaryaM._.sh بنظر من باید یواش یواش این کارو کنی
یواش یواش کارایی ک دوسداریو انجام بدی
یهو تغییر کنی نمیشه که
یجوری یواش تغییر کنی که اصلا نفهمن تغییر کردی
جوری نباشه که به ضررت باشه هااا
منظورم یه تغییر منطقیه
فکراتو بکن تصمیم اشتباه نگیری -
nazi.salehi من کلا دختر منزوی هستم
ب حدی ک دوساله حتی دختر عمه م ک مثلا خواهرمه ندیدم
منم زیاد از دیده شدن خوشم نمیاد
ولی مشکل اینجاس منم میتونسم آدم خیلی بدی باشم
خوش گذرون باشم و...
اما وقتی میگه مگه چیکار کردی؟مگه چ گلی ب سرم زدی
باید بدونه منم میتونستم خیلی جاها خیلی کارا کنم و نکردم -
MaryaM._.sh میدونم
میفهمم چی میگی
اما تو الان نباید به خاطر یه حرف کاری کنی که به ضررت باشه
کی تو خونه رابطش با بابات بهتره که باتوام خوب باشه؟
یکیو واسطه قرار بده
که حرفش برو داشته باشه
که یواش یواش هرازگاهی با بابات حرف بزنه
من خودم اکثر مواقع ک میخام حرف بزنم ب دعوا میکشونم یا تهش گریه میکنم
اون سیاستی ک باید و ندارم ک بتونم حرف منطقیمو بهشون برسونم -
MaryaM._.sh همین حرفا و کارایی ک میگی باید بدونه رو اون شخص بگه بهش
ولی یجوری نباشه که نتیجه برعکس بده -
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh میدونم
میفهمم چی میگی
اما تو الان نباید به خاطر یه حرف کاری کنی که به ضررت باشه
کی تو خونه رابطش با بابات بهتره که باتوام خوب باشه؟
یکیو واسطه قرار بده
که حرفش برو داشته باشه
که یواش یواش هرازگاهی با بابات حرف بزنه
من خودم اکثر مواقع ک میخام حرف بزنم ب دعوا میکشونم یا تهش گریه میکنم
اون سیاستی ک باید و ندارم ک بتونم حرف منطقیمو بهشون برسونمخواهرم ازدواج کرده و تنها کسی ک ب شدت هوامو داره داداشمه
-
MaryaM._.sh خب داداشت با بابات رابطش خوبه؟؟؟
میتونه قانعش کنه؟؟
هرازگاهی یکم نرمش کنه؟؟ -
nazi.salehi ن دیگه گذشت از نرم کردن
میدونی من اجازه نمیدم کسی واسه اینده م تصمیم بگیره
سال دوم دبیرستان مجبورم کردن ب رشته تجربی
گفتم من آدمش نیستم من نمیتونم زیست بخونم
من مغزم فقط رایضی و فیزیک میکشه
گفت ن
گفت ن و ن و ن
الانم میخواد واسه دانشگاهم تصمیم بگیره ک اجازه نمیدم
شده دعوا هم دیگه اجازه دخالت نمیدم -
MaryaM._.sh نمیگم اجازه دخالت بده
میگم اروم حرف خودتو جلو ببر
اگه از این حرفا گذشته که حتما سر حرفت وایسا
چون بالاخره یجا باید متوقف بشه این تصمیم گرفتنا -
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh نمیگم اجازه دخالت بده
میگم اروم حرف خودتو جلو ببر
اگه از این حرفا گذشته که حتما سر حرفت وایسا
چون بالاخره یجا باید متوقف بشه این تصمیم گرفتنادقیقا
واقعا باید متوقف بشه
مرسی بابت حرفاتون -
MaryaM._.sh خواهش میکنم
فقط قبل از هر تصمیم و حرف و رفتاری به عواقبش فکر کنید -
nazi.salehi در درک کردن گفته است:
MaryaM._.sh خواهش میکنم
فقط قبل از هر تصمیم و حرف و رفتاری به عواقبش فکر کنیدحتما