ادبیات ❤
-
Zahra.Kazemi402
«هر» هم صفت مبهم هستش. صفت اشاره نیست. -
danial hosseiny خیلی ممنون از شما آقای حسینی ...یادم باشه تو سوالات ادبیات منشن تون کنم
-
Zahra.Kazemi402
خواهش میکنم
خوشحال میشم اگه کمکی ازم بربیاد -
دوستان میسه الگوی ساخت این جمله رو بگید....محبتِ به غایت را عشق خوانند.(غایت متمم یا مفعول؟!) ...علتش رو هم توضیح بدینپرستو بابایی danial hosseiny
-
انهدام آن تیربار.....هسته رو چطور مشخص میکنن ...پرستو بابایی danial hosseiny
-
Zahra.Kazemi402
نهاد(محذوف)+مفعول (محبت به غایت را) +مسند(عشق )+فعل (خوانند)
چهارجزئی گذرا به مفعول و مسند
امیدوارم همه رو برعکس نگفته باشم
در مورد نقش غایت هم راستش مطمئن نیستم ولی فکر کنم متمم چون بعد حرف اضافه ی به اومده
فکر کنم بشه خودِ محبت رو فقط مفعول گرفت:/ -
Zahra.Kazemi402
اولین اسمی که کسره گرفته ،یعنی انهدام
وابسته ی وابسته هم میشه صفت مضاف الیه -
Zahra.Kazemi402 در ادبیات گفته است:
محبتِ به غایت را عشق خوانند.
واللا همونی که پرستو گفت کامل درسته. من ذهنم درگیر نقش «به غایت» شد که باید چی بهتون بگم درموردش. رفتم درسنامهتون رو نگاه کردم، اصل عبارت این بود:
محبت چون به غایت رسد، آن را عشق خوانند.
که خب اینجا متغیره.
و احتمالا به غایت رسیدن رو میشه جملهٔ مرکب درنظر گرفت. باز باید یه سری به کتابام بزنم و نظر قطعیتر بهتون بدم.
اما درمورد اینی که خودت نوشتی، کل «محبتِ به غایت را» گروه مفعولیه. درمورد نقش «به غایت» فعلا نظر قطعی ندارم. -
تشکر از هر دوی شما danial hosseiny پرستو بابایی ....فقط پرستو جان نهاد چی بوده که حذف شده
-
Zahra.Kazemi402
خواهش می کنم
می تونه آن ها باشه