💠 مشاوره 20-افزایش انگیزه و نحوه ی موفق شدن در درس خوندن
-
کسانی که هنوز برای کنکور شروع نکردند یا کار جدی نکردند...
سنگ ریزه های افکارمون رو جدا کنیم ...
رقبای ما در کنکور چه کسانی هستند؟️ به لطف خدا آلاء رایگان هست و همیشه رایگان خواهد ماند.
با نشر این پیام ها سفیر موفقیت ایرانیان باشید.
آقای محمدعلی امینی راد،مشاور آلاء -
زحمت تایپ این فایل مشاوره ای را خانم aysan کشیدند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
تاحالا به برنج پاک کردن دقت کردید؟!
لابه لای اون دونه های سفید و قشنگ برنج، یه سنگ ریزه هایی وجود داره که خیلی با دقت جدا میشه. میدونید چرا؟!...چون اگه اون سنگ ریزه ها جدا نشه، بعدا اون سنگای کوچولو مشکلات خیلی بزرگی رو برای ما ایجاد میکنه!
توی فکر ما هم پر از سنگ ریزه های کوچولو کوچولوه که باید جدا بشه و ریخته بشه دور.
اون سنگ ریزه ها همون فکرای منفیه که مانع حرکت ما میشه. یادتون باشه یه فکر منفی هر چقد هم کوچیک باشه، میتونه مشکل بزرگی رو تو کار ما ایجاد بکنه.
امروز طرف صحبت من اون عزیزایی هستن که یا هنوز درس خوندن رو واسه کنکور شروع نکردن، یا اینکه شروع کردن و هنوز کار جدی انجام ندادن و میترسن که شروع کنن و کار رو به صورت جدی پیش ببرن!
هی فکرای منفی میاد تو سرشون که نکنه ما وقتو از دست داده باشیم،نکنه دیگه ما موفق نشیم، نکنه رشته ای که دوس داریم رو به دست نیاریم...
ببینید نمیخوام خیلی تخیل محور و رویاپردازانه صحبت بکنم، اتفاقا میخوام دو دوتا چهارتای منطقی بکنم:
من تاحالا هیچ کار جدی نکردم واسه کنکورم، خب، آخرش که چی؟! میخوام تا آخر سالم بشینم دست بذارم رو دست و هیچ کاری نکنم؟؟ میخوام بذارم بقیه وقتمم از دست بره؟؟ یا اینکه نه! حداقل همین زمانی رو که هست استفاده کنم.
نکته بعدی!کی میگه اگه شما از همین الان شروع کنید، نمیتونید موفق بشید؟؟ ببینید عزیزان، موفقیت یه چیز نسبیه، باید با یه چیزی بسنجیم که بگیم حالا ما موفق شدیم یا موفق نشدیم،اون چیزی رو که میخواستیم به دست آوردیم یا نیاوردیم!
خب، برای موفق شدن توی درس خوندن، ما دوتا قدم باید ورداریم:
قدم اول اینه که منطقی فکر کنیم!
و قدم دوم اینه که تصمیم گیری کنیم.
خب ، قدم اول چیه؟ منطقی فکر کردن، یعنی اینکه آقا بیام بشینم فک کنم چقد زمان دارم، یعنی چقد زمان باقی مونده، به جای اینکه فک کنم چقد زمان رو از دست دادم. هی نیام فک کنم بگم آذر رفت آبان رفت، آقا ول کن!! ما الان تو دی ماهیم، از دی تا کنکور یه چیزی حول و حوش شیش ماه مونده، من تو این شیش ماه چیکارا میتونم بکنم؟؟
دوم ، بیام بشینم فک کنم نقاط قوت من چیه به جای اینکه هی فک کنم نقاط ضعف من کجاست، بالاخره شما توی چهار تا درس نقطه قوت داری، نه ؟! هیچ درسی قوی نیستی؟؟ بالاخره چهار تا ویژگی خوب که داری،آقا حفظیاتت قویه، مطلب رو سریع میگیری، یا آقا اونم نی؟! بزرگترین ویژگی مثبتی که یه دانش آموز میتونه داشته باشه اینه که علاقه مند به درس خوندن باشه، دیگه اینو که داری!
از اون طرف، حالا در مورد رقبا هم نیام بشینم فک کنم نقاط قوت اونها کجاس و از اونها یک سوپرمن و قهرمان بسازم!!
بیام فک کنم ببینم آیا رقبای من نقطه ضعفی هم دارن یا نه، اول یه پرانتزی بگم ، تو این قسمت اصلا به شخص خاصی فکر نکنید، دوم ؛ حالا از پرانتز میایم بیرون؛ اولاً رقیب رو واسه خودت بشین تعریف کن، آیا همه جامعه آماری کنکور شما رقیب شما به حساب میان یا نه؟؟ بذارین این قضیه رو یه مقدار مصداقی تر صحبت کنیم:
تقریبا یه 250000 تا توی علوم انسانی، 250000 تا توی علوم ریاضی فیزیک ، یه 500 یا 600 هزار تایی هم توی علوم تجربی کنکور میدن هرسال، خب، آیا همه اینها رقیب به حساب میان یا خیر؟! پاسخ منفیه!
بذارید من یه مقدار مصداقی تر جواب بدم، مثلا ما 250000تا توی علوم انسانی شرکت کننده داریم،100 هزار تا رو که مستقیم بذارید کنار!! این عزیزان، عزیزانی هستن که واسه کیک ساندیس میان سر جلسه! با نهایت احترامی که برای تک تک شما قائلم، این عزیزان هیچ کار علمی نکردن! احتمالا فقط دارن میان که کنکور رو تجربه کنن و ترسشون از کنکور بریزه.
خب، 150 هزار نفر موند، شما این 150 هزار تارو باز یه 100 تا دیگشو بذار کنار، این 100 هزار تا ، اینها کار قوی نکردن برای کنکور، کسی که رتبه اش میشه 150000 به نظر شما دانش آموز قوی به حساب میاد یا خیر؟؟ یه 50000 تا موند، از این 50000 تا 20000 نفرشون درس خوندن،کتاب دیدن، دفتر دیدن، معلم دیدن! مابقیشون نه!! خیلی کار همچین علمی به معنای کنکوری انجام ندادن...
آقا شما کلاً یه 20000 توی تجربی ریاضی و انسانی رقیب دارید، حالا نگو جامعه آماری تجربی بیشتره یعنی رقیبام بیشتره، نه آقا جان!کل رقیبای شما 20000 تان تو هر سه تا رشته، حالا میخواد دو میلیارد شرکت کننده باشه میخواد پنجاه هزار تا. در هر حالت شما 20000 شرکت کننده بیشتر رقیبتون نیست.
حالا بیا بشین فک کن، آیا این رقیب هایی که داری به هیچ عنوان در طول تحصیلشون، دچار یأس، نا امیدی، شکست، یا مشکلاتی که نذاره درس بخونن مثل فوت عزیزی، یا خلاصه جابجایی خونه ای، اصن هیچ مشکلی پیدا نمیکنن؟؟! چرا ما عادت داریم از بقیه غول ، سوپرمن، قهرمان بسازیم و از خودمون یک بازنده مطلق؟! نکنیم این کارو با خودمون.
ما هم توانمندی های خاص خودمون رو داریم، ما هم پتانسیل خودمون رو داریم ، اینو جدی بگیریم. حالا وقتی من اینارو میگم به این معنی نیس که اصلا رقیبو ضعیف بشمریا نه!! دیگه حالا از اون ور دیوار هم نیفت!
رقیب رو یکی بدون لنگه خودت که حالا یه ذره شاید از شما زودتر شروع کرده همین! که با پشتکار میتونی جبران کنی،حالا چجوری میشه جبران کرد؟! این میره تو فضای قدم دوم.
حالا که تصمیم گرفتی درس بخونی(قدم دوم تصمیم گیری بود دیگه) خب، چند تا کار رو باید بکنی:
یک: یه هدف گذاری درست درمون بکنی، چون یه تصمیم راهبردی اول نیاز به هدف داره و بعد هم نیاز به شناخت مسیر داره. حالا هدف ما چه شکلی باید باشه؟ یه هدف بلند مدت یا همون هدف اصلیمون باشه، که آقا مثلا من میخوام توی فلان رشته توی دانشگاه های دولتی قبول بشم. دوم، چندین هدف کوتاه مدت بچینیم تا به اون هدف اصلی و نهایی ما ختم بشه.
مهم ترین نکته ای که توی انتخاب هدف هست اینه که باید از هر گونه خیال پردازی، رویا پردازی، و انتخاب هدفای عجیب غریب بپرهیزیم! چرا که از قدیم میگن: سنگ بزرگ نشانه نزدنه!
ببین آقا، واقع بین باش! معدل کتبیتو نگا کن چنده، مثلا من معدل کتبیم پونزده شونزدهه، رشتمم ریاضی فیزیکه وضعیت درسیم هم متوسط الحاله، تا الانم کار جدی نکردم، من نیام هدف بذارم آقا برق دانشگاه صنعتی شریف! خب این چه هدفیه میذاری؟؟! گفتم آقا رقیبتم خیلی ضعیف نبین، هستن کساییکه خیلی قبل تر از شما با وضعیت درسی بهتر از شما شروع کردن. ولی به این معنا نیست که شما رشته مورد علاقت اصلا نمیتونی قبول شی، اون هم دانشگاه دولتی شهر خودت یا نزدیک به شهرت، شما باید بیای واقع بینانه هدف انتخاب کنی، منکه مثلا معدل کتبیم پونزده شونزدهه ، رشتمم ریاضی فیزیکه، یه رشته یه ذره پایین تر از برق، تو همین دانشگاه دولتی شهر خودم، یا دورو بر رو میذارم هدف اصلیم.
هدفتم خیلی پایین نیار که اصلا عارت بیاد واسه اون هدف بخوای تلاش کنی!
آقا دیگه تو ذهن خودمون میخوایم هدف بذاریم چرا فیلتر میکنم هی؟! نه خیلی هدف بلندپروازانه، نه خیلی هدف راحت و سهل و آسون. یه هدف منطقی و معقول متناسب با ویژگی های فردیمون که انگیزه هم در ما ایجاد بکنه. این هدف ،هدف خوبیه.
خب، تو فضای شناخت مسیر باید ببینم آقا من شیش ماه دارم تا کنکور،چه درس هایی رو باید بخونم؟
به طور کلی من یه پیش 1 دارم، یه دروس پیش 2 دارم، یه پایه دوم یه پایه سوم، که هر کدوم تقریبا 25 درصد کنکور من رو شامل میشه.
اگر همین الان که داری صدای منو میشنوی، بری بشینی سر درست، و شروع کنی دروس پیش 1 رو تا دوهفته دیگه شروع کنی خوندن و اون قسمت هایی رو که میتونی جمع کنی، بخونی، میتونی حداقل 20 تا 30 درصدش رو جمع کنی.
اما دروس پیش 2، معمولا دبیر ها شروع نکردن، یا بچه های فارغ التحصیل قبلا دبیراشون بهشون درس دادن ولی خب الان یادشون نمیاد. خیلی مشخص و با تمرکز بالا شروع کنن بعد از اینکه پیش 1 تموم شد تا دوهفته بعد، شیفت کنن روی دروس پیش 2 و یکی از پایه ها، حالا یا دوم یا سوم هر کدوم قوی ترید. و اصلا هم فرقی نداره کدومو انتخاب میکنید.چون تا الان هیچکدوم رو نخوندیم دیگه درست و حسابی.
خب،آقا من پیش 2 رو با دبیر میرم جلو، با برنامه آزمون ها میرم جلو و خیلی مو به مو دقیق میخونم، در مورد پیش 2 حالا یه چیز بگم خیلی جالبه، تو همه ی درسا بجز شیمی،ساده تره، بودجه بندیش هم اتفاقا خیلی زیاده، و اتفاقا نگاه میکنی اکثر رقباتون تو کنکور نمیزنن اینو، چرا؟؟ چون پیش 2 معمولا میفته اونور سال توی اردیبهشت، یه جو بدی ایجاد میشه که آقا بریم شروع کنیم تست جامع بزنیم،آزمون جامع شرکت کنیم، این پیش 2 خلاصه حسابی پیچ میخوره میره!و تو میتونی از این استفاده کنی شروع کنی پیش 2 رو با دقت بخونی،حداقل 25 درصد درسات جمع میشه. شیمی هم که میگم سخته یه فصله اسید و بازش یه ذره سخته و اینو میشه اسید باز همون حفظیاتشو خوند،فصل آخر شیمی پیش هم یه مقدار با دقت بخونید راحت میشه تستاشو زد، یه مقدار مطلب داره ولی این نیس که از پسش بر نیاین.
پس آقا ما یه پیش 2 رو داریم،30 درصد پیش 1 هم داریم، یکی از این پایه هارم شروع کنیم تا عید خوندن، یعنی تا عید ما سعی کنیم پیش 2 رو و یکی از پایه هامون رو بخونیم، توی عید هم یه وقت میذاریم جمع بندی میکنیم هر چی تا اونجا خوندیم(پیش 1 و پیش 2 یا پیش 1 و یکی از پایه ها) که یه مقدار مرور هم بشه مطلب نپره، از عید تا اردیبهشت اون یدونه پایه و پیش 2 رو مسلط میخونیم، یه حساب کتاب سر انگشتی که بکنید،بیش از 60 درصد کنکورت رو تا اردیبهشت خوندی، حالا اردیبهشت تا خردادت رو باید چیکا ر کنی،بذاری اون یکی پایه ای که خیلی روش مسلط نبودی،با اون یه مقدار مطلبی که از پیش 1 مونده رو، در حد توانت شروع کنی مطالعه کردن، اینم یه ده پونزده درصدی به مطالبی که داری اضافه میکنه.
خب شما الان شصت هفتاد درصد کنکور رو بلدی رسیدی اول خرداد خوش به حالت امسالم که کنکور افتاده بعد ماه رمضون، قشنگ بشین اونجا شروع کن جمع بندی کردن، هی تستای جامع آزمونای جامع از خودت بگیر ، مطالبو مرور کن و بدون درصدای کنکورای سال گذشته رو اگر نگاه کنی میبینی که اتفاقا اتفاقا اتفاقا از رتبه 600 ، 700 به بعد درصدا خیلی چیزای عجیب غریبی نیس، دیگه حالا من دارم میگم 600 ،700... مثلا شما بخوای یه رشته متوسط الحال رو به بالا دانشگاه دولتی قبول شی، دو سه هزار بیاری کافیه.آقا دو سه هزار توی اکثر رشته ها یه سری درصدای متوسط میخواد پس خیلــــــــــــی هم دست نیافتنی نیست.
به این کاری که من کردم میگن دو دوتا چهارتای منطقی با یه مقدار چاشنی روحیه بخشی
تورو خدا به خوتون روحیه بدید، دو دوتا چهارتاتون منطقی باشه، روحیه به دلتون میشینه، روحیه رو میگیری، اگر دو دوتا چهارتات تخیلی باشه، روحیه دو روز با تو هست مثل یک حباب بعد میترکه!
عزیز من خیلی از کساییکه توی کنکور رتبه های خوب آوردن، اصل کارشون بعد از ترم یک بوده، یعنی فک نکن که خیلی وقتو از دست دادی. پس بدون که اگر همین مدلی که من گفتم بخونی و 60 ،70 درصد مطالبو جمع کنی، نیازی نیست 100 درصد مطالب جمع شه تو همه دروس، یعنی اون مباحثی که میبینی آقا خلاصه از پسش بر نمیای رو سریع بذار کنار، وقتشو بذار رو مباحث ساده تر، برو جلو و حتما حتما حتما با برنامه یکی از این آزمون های آزمایشی برو جلو که یه نظمی تو کارت داشته باشی.
ان شاءالله تو اردیبهشت و تا خود خرداد بگیم بهتره، هفتاد درصد مطالب رو میتونی جمع کنی در حدی که از هفتاد درصد هر کدوم از این درسا یه پنج در بیاری خدا بده برکت، بارتو بستی.
یک بار دیگه تاکید میکنم، نذارید هیچ کس با کلام خودش آرزوهای شما رو خراب کنه.
بدونید که خیلیا بودن توی کنکور سراسری، که از همین وقتا شروع کردن به جدیت درس رو خوندن و چون تا آخر مسیر جدیت خودشون رو حفظ کردن، هیچوقت کم نیاوردن، خسته نشدن، کارو ول نکردن، نتیجه گرفتن. پس شما هم میتونید.موفق و مؤید و سربلند باشید، محمد علی امینی راد هستم شمارو به خدای بزرگ میسپرم...خدانگهدارتون باشه.